دوشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۵، ۰۳:۵۲ ق.ظ
Love In The Time Of Cholera
بعد از چند وقت بالاخره یه فیلم خوب دیدم , عشق سالهای وبا , وقتی فیلمش انقدر جذاب بود معلوم نیست که چقدر رمانش جذاب بوده ...
من هیچی نیستم .
التیام نخواهم یافت ...
هیچ وقت .
من با صاعقه عشق صدمه دیدم ...
و جوری سوختم که قابل التیام نیست
فرمینا، مثل یه خورده شیشه ست که نمیشه درش آورد
هر جا که برم فرقی نمی کنه، اون قسمتی از من شده
هر جا که، اون هست ...
من هیچی نیستم .
التیام نخواهم یافت ...
هیچ وقت .
من با صاعقه عشق صدمه دیدم ...
و جوری سوختم که قابل التیام نیست
فرمینا، مثل یه خورده شیشه ست که نمیشه درش آورد
هر جا که برم فرقی نمی کنه، اون قسمتی از من شده
هر جا که، اون هست ...
۹۵/۱۱/۲۵